در روز چهارشنبه 21 اردیبهشت 1395 در فرهنگسرای شفق تهران، از طرف انجمن ادبی صابر نشست ادبیات کودکان به مدت 3 ساعت بر پا شد. مدیر و مجری برنامه آقای دکتر مرتضی مجدفر صحبت کوتاهی دربارهی پیدایش ادبیات کودکان در ایران کرد و دربارهی بنیانگذار ادبیات معاصر کودک در ایران یعنی جبار باغچهبان و آثار او سخنانی بیان داشت. در این نشست ضمن تجلیل از حبیب فرشباف به عنوان سرایندهی شعر کودکان به زبان ترکی آذری، آقای دکتر حسن ریاضی به تحلیل آثار ایشان پرداخت. سپس آقای اکبر آزاد مقالات و کتابهای خود را که پیرامون ادبیات کودکان منتشر کرده است، معرفی کرد. آقای ولیجانی نیز دربارهی کتابهای مرحوم عبدالکریم منظوری خامنهای که در زمینهی ادبیات کودکان انتشار یافته است، مقالهی مفیدی ارائه نمودند. همچنین خانم سولماز حسنپور – مهمان مدعو از تبریز- کتابی از آن خود را که برای کودکان چاپ کرده، و خانم پریسا برازنده که یکی از حماسههای کتاب ددهقورقود را در فارسی برای کودکان نوشته است، معرفی کردند.
در ضمن از نویسندهی جوان ادبیات کودکان رامین جهانگیرزاده که مهمان غایب این نشست بود، به عنوان پرکارترین نویسندهی ادبیات کودک در میان جوانان، تجلیل به عمل آمد.
در همین نشست خانم آینور محمدزاده صدیق، مقالهای دربارهِی فعالیتهای پدرشان در زمینهی ادبیات کودکان ارائه کردند که عین مقاله را در اینجا انتشار میدهیم:
باید گفت ادبیات برای کودکان زمان شروع معینی ندارد، از زمانی که مادری طفلش وجود داشته باشد، شکلی از ادبیات کودک نیز خلق میشود. فولکلور و فرهنگ عامه همچنان که سرآغاز پیدایش همهی هنرهاست، سرآغاز ادبیات و بخصوص ادبیات کودکان نیز است.
اما در معنای امروزی ادبیات کودکان به مجموعهی کتابها و مقالاتی گفته میشود که به وسیلهی نویسندگان و شاعران متخصص برای مطالعهی آزاد کودکان تهیه میشود. جنبش ادبیات کودکان در زبان فارسی به مفهوم تازهاش نزدیک هفتاد سال است که پا گرفته است. اما در زبان ترکی از دورهی مشروطیت و همزمان با انتشار نشریهی ملا نصرالدین، آثار مدرن و جدید از این نوع ادبیات ایجاد شد.
در کشور ما درس 2 واحدی «ادبیات کودکان» از سال 1340 در دانشگاهها تدریس میشود.
من در این فرصت کوتاه میخواهم دربارهی کتابهای پدرم که در این زمینه و از اواخر دههی چهل چاپ شده، صحبت کنم.
باید بگویم که قبل از من خانم «فاطمه بهرامی صالح» مدرس محترم دانشگاه پیام نور دربارهی فعالیتهای پدرم در زمینهی ادبیات کودکان کتابی تالیف و چاپ کردهاند که من برای نوشتن این مقاله از کتاب ایشان استفاده کردم و همچنین از کتاب «گذری در ادبیات کودکان و مصاحبه با دکتر صدیق» تالیف خانم «زهرا قائنی» هم بهره بردهام و با مراجعه به یادداشتها و اطلاعات خودم و کمکهای پدرم این مقاله را نوشتهام که خدمت شما میخوانم:
پدر من، دکتر صدیق که اکنون از مرز هفتاد سالگی گذشتهاند، بدون شک در کنار کارهای با ارزش علمی خودشان، یکی از افراد تاثیر گذار در تاریخ ادبیات کودکان هستند. علاوه بر آن که چند سال در دانشگاهها درس «ادبیات کودکان» را تدریس کردهاند، معلم چندین شاعر و نویسندهی ادبیات کودکان هم بودهاند. خود اینجانب کتاب «سخن شیرین» و دو کتاب «سی قصه همراه با متن انگلیسی» را با تشویق و راهنمایی ایشان ترجمه و چاپ کردهام. جزوهی درسی ایشان با عنوان «تاریخ ادبیات کودکان» هنوز هم در دانشگاه فرهنگیان و در مراکز تربیت معلم مورد استفاده قرار میگیرد.
اولین مقالهی پدرم در زمینهی ادبیات کودکان سلسله مطالب با عنوان «سایالار» است که در سال 1346 در مجلهی «هنر و اجتماع» در تبریز چاپ شد و حاوی ترانههای تَکَمچی برای کودکان است و مربوط به فولکلور آذربایجان میباشد و در سال 1349 به صورت کتاب باز در تبریز انتشار یافت.
کتاب دیگر پدرم در زمینهی ادبیات کودکان، در سال 1351 در تهران با نام «قصههای روباه برای کودکان» چاپ شد. این کتاب شامل قصههایی است که ایشان در سالهای 1345 و 1346 هنگام معلمی در روستاهای آذربایجان جمعآوری کردهاند. این کتاب شامل 16 قصهی اخلاقی و طنزی است.
کتاب بعدی «قصههای کچل برای کودکان» نام دارد که شامل 12 قصه است که در همان سال در تهران چاپ شد و هر دو کتاب جزو سِری «ادبیات شفاهی آذربایجان» انتشار یافته است.
کتاب سوم ایشان «دنیای قصهی بچهها» نام دارد که 22 قصه دارد و ایشان مقدمهای هم برای هر سه کتاب نوشتهاند. امروزه ما، هر سه کتاب را جزو آثار سواد فرهنگی ایران حساب میکنیم و معتقد هستیم که مؤلفههای اخلاقی زیادی در آنها نهفته است و در ضمن متن ترکی آنها برای تقویت حافظهی بچهها و اندرزهای غیر مستقیم به آنها ایجاده شدهاند.
قابل ذکر است که ایشان کتابی با نام «اسب در افسانههای آذربایجان» تالیف کردهاند که از این کتاب، دو داستان «قارا آت» و «چیل مایدان» در سال 1353 چاپ شده است. کتاب قصهی جذاب «چیل مایدان» را آقای «یعقوب عمامهپیچ» در آن زمان مصوّر کرده است. «چیل مایدان» داستان اسبی است که قهرمان افسانه، (یعنی چوپان) را از مهلکهها و معرکهها میرهاند و در جنگ با پسر پادشاه به او یاری میرساند.
یکی دیگر از کتابهای با ارزش ایشان در زمینهی ادبیات کودکان، کتاب «دو قلوهای ترک» است که در سال 1351 آن را ترجمه کردهاند و توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شده است. این کتاب در واقع رمان است و ماجراهای شیرین زندگی دو خواهر و برادر کوچک به نامهای «پارلاق» و «دوراق» را بیان میکند. این کتاب برندهی جایزهی هانس کریستین اندرسون شده است و نویسندهی آن مرحوم خانم «جاهد اوچوق» هستند و ایشان به تشویق پدرم یک کتاب هم به نام «دو قلوهای ایرانی» نوشتند که سرگذشت و ماجراهای دو خواهر و برادر ایرانی به نامهای «مینا» و «بینا» است.
کتاب «نابغهی هوش» هم در همین سالها در تهران انتشار یافت که ترجمهای از مجموعهی داستانهای «عزیز نِسین» برای نوجوانان به شمار میرفت. داستانهاي طنزي اين مجموعه در شناخت اوضاع اجتماعي تركيه براي نوجوانان در آن روزگار بسيار مفيد بود.
در همین سالها و قبل از انقلاب، ترانههای کودکان، چیستانها و لالاییهای ترکمنی را هم جمع کرده و انتشار دادهاند که در کتاب «هفت مقاله» میتوان آن ها را خواند. بعد از انقلاب هم در همهی مجلهها و نشریههایی که چاپ کردهاند، بخشهایی به ادبیات کودکان اختصاص دادهاند و کتابی هم به اسم «یهودانین خیانتی» به زبان ترکی و چند کتاب مذهبی دیگر برای کودکان انتشار دادهاند.
آخرین کتاب ایشان یعنی کتاب «قصهها و افسانهها در ادبیات کودکان آذربایجان» به همت خانم بهرامی در سال 1394 چاپ شده است.
پدرم علاوه بر انتشار کتاب قصه برای کودکان، در زمینهی نقد کتابهای کودکان نیز مقاله نوشتهاند. مثلاً اولین مقالهی علمی بر کتابهای دوستشان مرحوم «صمد بهرنگی» را ایشان در سال 1346 نوشتند که در آن زمان توسط «احمد شاملو» در مجلهی «خوشه» چاپ شد. در آخر این مقاله نوشتهاند که:«قصههای بهرنگ نقطهی تحولی در ادبیات کودکان این مملکت و نویدبخش ظهور نویسندهای توانا و واقعبین است که میکوشد خود را از مردم جدا نکند.»
پدرم امروز از هر کتاب شعر و داستان که برای کودکان آذربایجانی نوشته میشود، خوشحال میشوند و همیشه میگویند که فرزندان ما مظلوم هستند و کسی به فکر حمایت از شاعران و نویسندگان آذربایجانی نیست.
در پایان میخواهم شعری را که پدرم، وقتی هنوز به مدرسه نمیرفتم برای من سرودهاند، برای شما بخوانم:
قیزیم سحر اولدی پنجرهنی آچ،
سیجاق گولوشلرین حیاتیما ساچ.
کپنکلر قونوب گوللر اوستونه،
کپنک دالینجا بو باغلاردا قاچ!
قیزیم باخ دوپدوری آخماجا آخیر،
باباوین گؤزودور گؤزونه باخیر.
غضبی، امیدی، عشقی، سئوگیسی،
ایللردیر ساوالان اوستوندن شاخیر . . .
خیلی ممنون هستم
ساغ اولون