کتاب پر حجم فرهنگ ترکی به فارسی «سنگلاخ» در دو جلد (قطع وزیری، 1875صفحه) با تصحیح و تعلیقات استاد ترکی پژوه ایرانی دکتر ح. م. صدیق در نمایشگاه کتاب تهران (16 تا 26 اردیبهشت 1394) عرضه می‌شود. انتشارات اختر، ناشر این کتاب توانسته است آن را به صورت نفیس به قیمت 95 هزار تومان به بازار کتاب عرضه کند. این کتاب همپای «دیوان لغات الترک» اثر «شیخ محمود کاشغری» بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اثر لغت نویسی است که توانسته است گنجینه‌ای از لغت و معنا را در گستره‌ای از زمینه‌های مختلف زبان‌شناسی، نقد پژوهش، ادبی، اقلیم شناسی، گیاهشناسی، جانورشناسی، طب،‌ نجوم، فرهنگ، آداب و رسوم در دسترس ما قرار دهد. لغاتی که تعدادی از آن‌ها اکنون مهجورند اما برای فهم بسیاری از متون نظم و نثر قدیم، دانستن آن‌ها واجب است.

دکتر حسین محمدزاده صدیق با کتاب سنگلاخ اثر میرزا مهدی خان استرآبادی در نمایشگاه کتاب تهران 1394

میرزا مهدی‌ خان استرآبادی مؤلف کتاب «سنگلاخ»، این فرهنگ‌نامه را برای حلّ مشکلات و دشواری‌های لغات آثار نوایی تالیف کرده است. او ضمن آن که نوایی را «فرید زمن و استاد فن»[1] می‌داند، بر دشواری این کار و یگانگی اثر واقف است و می‌نویسد:

« و چون إلَی‌الْان، كتابی بدین نحو به صرف همّت احدی بر صرف و نحو لغت ترك تألیف نگشته، و تا این زمان نسخه‌ای بر این سیاق بر قواعد صیغ و آداب اشتقاق تصنیف نیافته، اوّلین رساله‌ای است كه كلك مؤلف به همدستی توفیق از روی استقراء و تحقیق پرداخته [است]؛ هرگاه قصوری و فتوری واقع شده باشد، توقّع از ناظران آن‌كه، به خامه‌ی لطف اصلاح نمایند.»

  این دانشمند لغت‌شناس معتقد است منتقد می‌بایست با «خامه‌ی لطف» و نه «از سر نکته‌گیری و اعتراض» در اصلاح اثر بکوشد و خود در نقد فرهنگ‌نامه‌ها و آثار سلف و گوشزد کردن خطاهای آنان در تشخیص معنای کلمات و املای الفاظ، عالمانه و بدون اغماض سخن می‌گوید:

«. . . بعضی از اشتباهات مؤلفان سلف را نه از راه نكته‌گیری و اعتراض - كه شیوه‌ی حریفان و رسم ظریفان است- بلكه از برای تصویب آرای طالبان- بدون اغماض- در مقام خود ایراد كرد، تا حجاب تناقض، [ب. ر 5] مرتفع و ماده‌ّی شبهه، مندفع گشته، حمل بر ترك و سهو مؤلف و تعدّد و اختلاف معانی نكرده، لغات مخترعه و الفاظ مبتدعه‌ی ایشان را لفظ و معنی جداگانه تصور ننمایند.»

مثلاً ذیل سرواژه‌ی قوریا quriya  نقد را با طنازی در هم می‌آمیزد و می‌گوید:« . . . و مؤلف رومی بوزوغ قوریا bozuğ quriya را به معنی «خراب آباد» نوشته [است] و شعر مزبور را شاهد آورده [است.] و نصیری خراب‌تر كرده، گفته [است] كه: یوزوغ قوریا yozuğ quriya؛ یعنی: «خراب بسیار خراب!»[2]

 

اما او با تمامی نکته‌سنجی و دقت علمی برای گوشزد کردن برخی لغز‌ش‌ها در لفظ و معنای تعدادی از اشعار نوایی با احتیاط و حرمت، قلم را بر صفحه می‌لغزاند و در واقع لحنی ستایش‌آمیز دارد:

یوسفی جستم لطیف و سیم‌تن،

یوسفستانی بدیدم در تو من.

ای لقای تو جواب هر سوال،

مشکل از تو حل شود بی قیل و قال.

 

آن جا که نوایی در تنگنای شعر، دو کلمه‌ی «فروغ» و «قوروغ» را با هم قافیه کرده است، حجت الوالالباب می‌داند و می‌گوید:

«قوروق/غ quruq/ğ سه معنی دارد:  . . . سیّم،qoruq به معنی: منع و حراست بود. چنان‌كه در «رفتن خاقان چین نزد اسكندر در ظلمت شب» گوید، شعر:

  نجوم اولدی چین خیلی دیك بی‌فروغ،

  قضا قیلدی كوك مرغزارین قوروغ.

  اگرچه به این معنی بلااشباع qoruq مستعمل است امّا چون نوایی – عَلَیْه الرَّحْمَة- با «فروغ» قافیه فرموده، قول آن جناب البته صواب، و حجّت اولوالألباب است.»[3]

اما شاید بتوان گفت یکی دیگر از دلایل تالیف سنگلاخ، نیازی بوده است که او در فقدان کتابی چنین برای نمایان کردن توانمندی‌های زبان ترکی احساس می‌کرده است. خود در پاسخ به «فراغی» که الفاظ زبان ترکی را فاقد مصدر دانسته است، سخن او را رد می‌کند و لسان ترکی را از نظر ضابطه و قاعده مقدم بر عربی و فارسی می‌داند و چنین می‌آورد:

«اگرچه فراغي در تأليف خود نوشته كه:«چون الفاظ ترك از ميزان و مصدر عاري‌ است، بناي كتاب خود را بر استشهاد از شعر قدما گذاشتم.»  اما قول او از روي تتبّع و تحقيق نيست و به هيچ وجه شايسته‌ي اذعان و تصديق نه! و اَلْحَق ضوابط و قواعدي كه در لغت ترك معيّن و مقرّر است، نه در لغت فرس هست و نه در لسان عرب. و تمام صيغ آن موافق است با ضابطه‌ي علم ادب. از آن‌جا كه دانستن آن‌ها بر طالبان لازم بود، آن ضوابط و قواعد را در ضمن يكترصيف و شش مبنا مرقوم و به شواهد و حجج، مبرهن و معلوم ساخته، آن را به « مبانی اللغة» موسوم نمودم!»[4]

مؤلف سنگلاخ، اساس کار خود را در ذکر کلمات جامد و صرف افعال و مصادر قرار داده است. چارچوب صرف و نحو افعال تقریبا در تمامی کلمات شکلی یکسان دارد، جز آن که از حرف قاف چند شکل خاص از صرف فعل را به شیوه‌ی خود می‌افزاید. او فعل را صرف می‌کند تا بتواند کلمه‌ای خاص در یکی از اشعار امیر علیشیر نوایی را از نظر ساختار نحوی و لغوی برای مخاطب معنا کند. این دانشمند قرن یازدهم هجری هویت دستوری و نحوه‌ی تلفظ اغلب کلمات را مشخص می‌کند و در صورت لزوم، معادل عربی و فارسی آن را بیان می‌دارد و برای تفکیک حروفی که خاص زبان ترکی است (و- ؤ- ۏ - ۆ - یـ - ېـ u - ö - o - ü - i - ı )  از عبارت «اشباع ضمه یا کسره» و «بلا اشباع» بهره می‌گیرد. مانند:

« اورماقormaq / اورماغ ormağ  (مع القاف) درو كردن كه آن را (به عربی:) حِصاد گویند. و (به اشباع ضمّه) دو معنی دارد: [1.] اوّل،urmaq  زدن. [2.] دویّم، دمیدن و آن را هورماک hürmak هم گویند . . . اورتاماك örtamak  (به سكون راء و فتح تای قرشت) سوزاندن. »[5]

دکتر صدیق، مصحح اثر نیز ضمن آوانویسی تلفظ صحیح هر کلمه به لاتین با استفاده‌ی بجا از علایم دستوری، علایم اختصاری و به کارگیری حروف‌‌نگاری متفاوت برای کلمات مختلف با فونت‌ها و قلم‌های گوناگون، خواننده را در مطالعه‌ی هر چه آسان‌تر یاری می‌دهد.

در زیر مقدمه‌ی کتاب به قلم استاد را انتشار می‌دهیم:

1. پیشینه‌ی سنگلاخ پژوهی

سنگلاخ، فرهنگ لغات ترکی جغتایی به فارسی است که مشتمل بر واژه‌های دشوار اشعار امیر علیشیر نوایی (متوفّی 906 هـ . ق./1500 م.) وزير اديب و دانش‌دوست معاصر سلطان حسین باي‌قارا ( 912 – 873 هـ . ق./1506 – 1469 م.) می‌باشد. این کتاب را میرزا مهدی‌خان استرآبادی (متوفّي: بعد از 1173هـ. ق.)، منشی‌الممالک نادرشاه افشار، در سال 1172 و یا 1173 (1758- 1760 م.) تألیف کرده است.

وی هدف خود را از نگارش این کتاب در مقدّمه چنین شرح می‌دهد:

«بنده‌ی حقیر محمّد مهدی – غَفَرَ ذُنوبَه – از مبادی حال به خواندن اشعار امیر نافذالأمر کشور بلاغت‌گستری و سخن‌آرایی، امیر علیشیر نوایی، شوقی تمام، و به دانستن آن کلام، میل مَالاکَلام داشت، بعد از آن‌که - فِی‌الْجمله - تتبّعی حاصل شد، منوی خاطر گشت که لغات مشکله‌ی آن‌ها را جمع سازد و بر معانی آن لغات، کتابی پردازد.»

به گفته‌ی استرآبادی، وی پس از مطالعه‌ی دوازده جلد اثر منظوم و نه جلد اثر منثور از آثار امیر علیشیر نوایی نگارش کتاب سنگلاخ را آغاز کرد.

کتاب سنگلاخ در سه بخش اصلی سازه‌بندی شده است:

بخش نخست که مؤلّف به آن نام «مبانی‌اللغة» داده است، شامل مقدّمه‌ای در معرّفی خود و علت تألیف و سپس بحث مفصّلی در دستور زبان ترکی چاغاتایی منقسم به قسم‌هایی با عنوان‌های مبناء، باب، قاعده و جزء آن است.

در انتهای بخش نخست، فصلی افزوده و لیستی شامل دوازده بند آورده و در آن به ذکر عبارات و لغاتی از آثار نوایی پرداخته است که معانی آن‌ها برایش مکشوف نبوده است.

بخش دوّم، متن اصلی کتاب سنگلاخ است که مؤلف آن را در واقع به صورت یک لغتنامه‌ی ترکی به فارسیِ گسترده، نگاشته است.

ساختار بخش دوّم بدین‌گونه است که آن، اوّل به ترتیب حروف، به «کتاب» تقسیم شده، نظیر: کتاب‌الألف، کتاب‌الباء و ... سپس در هر کتاب سه بخش زیر آمده است:

  1. باب المفتوحات
  2. باب المکسورات
  3. باب المضمومات

هر یک از این بخش‌ها نیز به ترتیب حروف پس از حرف با صدا بخش‌بندی شده است. افعال، اوّل به صورت مصادر آمده و سپس مشتقّات آن داده شده است. نامْ‌‌واژه‌ها، همگی با عبارت «مِنَ الْجوامد» از کنش واژه‌ها جدا شده است.

بخش سوّم، عنوان «تذییل» دارد و عبارت از فرهنگ لغات و عبارات عربی و فارسی به کار رفته در آثار نوایی (دیوان‌های ترکی و محبوب‌القلوب) است که به نظر مؤلّف از سوی لغت‌نویسان قبلی توضیحات کافی در باب آن‌ها داده نشده بود.

اوّلین مدخل در تذییل «آب آتش‌رنگ» در معنای «شراب» است.

میرزا مهدی‌خان در مقدّمه تصریح می‌کند که علاوه بر آثار نوایی، از دیوان‌های لطفی هروی، سلطان حسین بایقارا، دیوان بابر، بابرنامه، کلیله و دمنه‌ی چاغاتایی نیز استفاده کرده است.

سنگلاخ دارای 6000 لغت است و 2500 بیت شعر و جمله‌ی ترکی در آن آمده است.

سنگلاخ به عنوان گنجواژه‌ی آثار امیر علیشیر نوایی و فرهنگ گسترده‌ی ترکی به فارسی اهمّیت زیادی در تاریخ فرهنگ ایران دارد و به ویژه در تبریز مورد توجّه اهل فضل و ادب بوده است. در زمان نائب‌السلطنه، عباس میرزا و به خواهش وی از سوی حکیم محمّد خویی چکیده‌نگاری شده و تحت نام خلاصه‌ی عباسی معروف گشته است.[6]

از پژوهش‌های انجام گرفته بر روی این کتاب می‌توان تحقیقات دنیسن راس Denison  Ross  ژانوس اکمن  Janos Ekmann، گرارد کلاوزن Gerard Klauson و کارل منگس Karl Menges را نام برد.

سر دنیسن راس E. Denison Ross بر اساس نسخه‌ی خطّی موجود در موزه‌ی بریتانیا، بخش مبانی‌اللغة را در سال 1910 در کلکته به شماره 1335 سری جدید از مجموعه‌ی کتب هندی انتشار داد.[7]

ژانوس اكمن Janos Ekmann که سال‌ها در باب زبان و ادبیات چاغاتای و متون بازمانده از آن تحقیق کرده، در سال 1947 تحقیق مفصّل خود در باب مبانی‌اللغة را به چاپ رسانید. وی در پژوهشی صد صفحه‌ای[8] نخست به مبحث آواشناسی می‌پردازد و سپس در بخش «صرف» پسوندهای جمع، مالکیت و غیره را با مثال شرح داده؛ اعداد، ضمایر، ادات، مشتقات افعال و صفات فاعلی را به بحث می‌گذارد و سپس در بخش «صرف افعال» از افزوده‌های واژه‌ساز می‌گوید. در انتهای پژوهش، معانی لغاتی که در مبانی‌اللغة آمده است، شرح داده می‌شود.

ژانوس اکمن Janos Ekmann نزدیک به بیست مقاله درباره‌ی زبان و ادبیات ترکی جغتایی نگاشته است. وی، نمونه‌های ادبی جغتایی را تحت عنوان: Çağatay Dili Örnekleriدر سال 1959 در شماره‌های 10 الی 15 از مجلّه‌ی Türk Dili ve Edebiyati که از سوی دانشگاه استانبول انتشار می‌یافت، چاپ کرد. خلاصه‌ی دستور زبان ترکی جغتایی را نیز حاضر کرد. اخیراً مجموعه‌ی مقالات وی را عثمان فکری سرت کایا چاپ کرده است.

دنیسون ای. روس Denison Ross  E. در سال 1910 مقاله‌ای در این باب انتشار داد.[9]

ژانوس اکمن Janos Ekmann در سال 1957 در هشتمین کنگره‌ی زبان ترکی در آنکارا کتاب سنگلاخ را معرّفی کرد.[10]

بسیم آتالای نیز در سال 1950 یک نسخه‌ی خطی از مبانی‌اللغه را با مقدّمه‌ای چاپ کرد. [11]

اما، گرارد کلاوزن Gerard Clauson بر فاکسیمیله‌ی نسخه‌ی خطّی موجود در موزه‌ی بریتانیا[12] مقدّمه‌ای افزوده و در آن از ساختار کتاب، نویسنده، نسخ موجود و مخزن لغات گویش چاغاتایی سخن گفته و بخش فهرستگان خود را در نود صفحه بر آن افزوده است. در فهرست اوّل، لغات با حروف لاتین ولی به ترتیب تهجّی حروف عربی و با شماره صفحه و سطر فاکسیمیله داده شده است. فهرست دوّم، در واقع جدول نمایه‌ها است. و فهرست سوّم، شامل لغات ترکی رومی، فهرست چهارم، دربردارنده‌ی لغات گویش‌های دیگر ترکی است. فهرست پنجم، لغات عاریتی مغولی را در برگرفته و در فهرست ششم، لغات زبان‌های دیگر آمده است. فهرست هفتم، شامل تعابیر مغولی و در فهرست هشتم، نام‌های زبان‌ها و گویش‌هایی که در سنگلاخ آمده، ذکر شده است. و در فهرست نهم، اسامی اشخاص، امکنه و قبایل، و در فهرست دهم اسامی نویسندگان را آورده است که ما از همه‌ی این فهرست‌ها در تحقیق و نشر خود بهره بردیم.

تحقیق دیگر از آن کارل هیزیس منگس Carl Heinrich Menges است که در سال 1956 به طور مستقل چاپ شده است.[13] این پژوهش شامل مقدّمه‌ای در موقعیّت گویش چاغاتایی در میان گویش‌های ترکی و بخش‌های فونولوژی، مورفولوژی و سینتاکس و مخزن واژگان است. در بخش نخست در باب حروف بی‌صدا و باصدا و قواعد املاء بحث شده، در قسمت مورفولوژی یا سازه‌شناسی از صرف اسم، عدد، ضمیر، ادات و فعل و ساخت کلمه سخن به میان آمده و پس از مباحث سینتاکس یا نحو و مخزن واژگان، اندکس مفصّلی آورده شده است.

2. توصیف نسخه‌ها

1- 2. نسخه‌ی مجلس /م./

این نسخه در سده‌ی سیزدهم هجری به خط نسخ و نستعلیق از روی متن اصلی  استنساخ شده است. دارای 531 برگ است که هر رویه‌ی آن 21 سطر دارد. مستنسخ در پاره‌ای موارد سرواژه‌ها و توضیحاتی را که دنباله‌ی متن است، بدون مشخص نمودن جایگاهش، به حواشی منتقل کرده است که ما با توجه به ترتیب الفبایی و معنا آن را در جای درستش قرار دادیم. صفحات این نسخه شماره‌گذاری نشده و ما آن را شماره‌گذاری کردیم. این نسخه در ابتدا به خط نستعلیق ریز، اما خوانا نگاشته شده، در ادامه به خط نسخ درشت و ریز می‌باشد. سرفصل‌ها، سرواژه‌ها و ... با جوهری متفاوت با متن نگارش یافته است. مستنسخ، در مواردی بسیار اندک، بعضی از قسمت‌ها را تکراری آورده است. حذفیات و اضافات این نسخه شبیه نسخه‌ی آنکارا (= کلاوزون) بوده و تفاوت بسیار اندکی با نسخه‌ی دانشگاه دارد.

 

2- 2. نسخه‌ی دانشگاه تهران /د./

متن دارای نسخی زیبا و خواناست. دارای 533 برگ است که اغلب صفحات آن 29 سطر دارد. اختلافش با نسخه‌‌ی آنکارا /آ./ (= کلاوزون) اندک است و نسبتاً کامل‌تر به نظر می‌رسد. این نسخه از آغاز، افتادگی دارد و از سرواژه‌ی «آلماشتورماق» شروع می‌شود.

در صص. /2الف/ و /8 ب/ دو حاشیه با خطّی متفاوت با متن وجود دارد. صفحات این نسخه شماره‌گذاری نشده است و ما خود آن‌ را شماره‌گذاری کردیم.

 

3- 2. نسخه‌ی چاپ تکثیری بسیم آتالای /ب./

بسیم آتالای نسخه‌ای از مبانی‌اللغه را در سال 1950م. از سوی انتشارات TDK به صورت فاکسیمیله چاپ کرده است.

متن نسخه به خط نسخ و خواناست. توجّه نسخه‌نویس اندک است و به نظر می‌رسد که نسخه‌نویس به زبان ترکی تسلّط کافی و وافی نداشته است. نسخه پر از غلط‌های املایی است. اختلاف آن با دو نسخه‌ی دیگر آنکارا /آ./ (= کلاوزون) و دانشگاه چشم‌گیر است. و صفحات آن شماره‌گذاری شده است.

 

4- 2. نسخه‌ی چاپ تكثيري کلاوزون /آ./ (= آنكارا)

اين نسخه‌ی تکثیری به سال 1188 هـ . استنساخ شده است. شامل 367 برگ، در اندازه‌ی 22 × 5/33 سانتی‌متر، کادر نوشته شده 1/16 × 2/27 سانتی‌متر، اغلب صفحات 29 سطری هستند. متن به صورت زیبا و با نسخی واضح با جوهر سیاه و عنوان‌ها و مدخل‌ها و نیز کلماتی نظیر: الشاهد، چون‌که، گوید، با جوهر شنگرفی نوشته شده است. اين نسخه كه در بالا از آن سخن گفتيم به خط نسخ خوانا و نسخه‌ی نسبتاً صحیح‌تر است. کلاوزن در تکثیر آن همه‌ی صفحات را شماره‌گذاری کرده است، بدین ترتیب که رویه‌ی اوّل نسخه را مثلاً«.µ1» و رويه‌ی دوّم را مثلاً «v.1» و ... آورده است. سرفصل‌های متن را در حواشي صفحات با خطي درشت و خوانا عنوان كرده كه دسترسي به آن‌ها را برای خواننده آسان می‌سازد. در پاره‌ای موارد مثلاً «ص. .µ3 » در بالاي سطر توضيحاتي را مِن باب توضيح با خط ريز ذكر كرده است.

نسخه به دستور میرزا محمّد ناصر در شعبان سال 1188 هـ . به فرجام رسیده است. این نسخه از اوّل تا آخر با اندک اختلاف در خط تحریری نگاشته شده است. خطاط این نسخه به نظر کلاوزن «یک فارسی زبان با هیچ یا کمی آگاهی از زبان ترکی بود.»

3. روش تصحيح

نگارنده در مقابله‌ی این نسخه‌ها، هیچ یک از آن‌ها را اساس قرار ندادم. بلکه هر مورد ضعیف از هر کدام از آن‌ها را به عنوان نسخه‌بدل به پاورقی بردم. هرگاه نسخه‌ای چیزی کم یا اضافه بر سایر نسخه‌‌ها داشت، آن را با علامت «به اضافه» (+) یا «منها» (-) در نسخه‌بدل‌ها مشخص کردم. مثل:

/ب./ - در بعضي جا افاده‌ي مفعول و.   

/ب./ - ديگر غوديك و ... هم‌چنان‌که بگوید.

/د.ب./ + عليه الرحمه.

نسخه‌بدل‌های مبانی‌اللغه را در فرجامین مبحث بخش مبانی‌اللغه جای دادم و نسخه‌بدل‌های مربوط به لغتنامه را در ذیل هر صفحه آوردم.

گفتنی است که مؤلّف، مبانی‌اللغه را به یک مقدمه، یک ترصیف و شش مبناء تقسیم نموده است. اما مبناء چهارم را دو بار با سرفصل‌های مختلف آورده است، که ما آن‌ها را به دو قسمت 1 و 2 تقسیم نمودم، به ترتیب ذیل:

مبناء چهارم (1): در بیان الفاظی که بدون ترکیب افاده‌ی معنی نمی‌کند و آن را اهل ادب، حرف گویند.

مبناء چهارم (2): در بیان زواید.

علاوه بر بررسی و مقابله‌ی دقیق نسخ و دادن نسخه‌بدل‌ها، به موارد زیر نیز عمل کرده‌ام:

  1. کلیه‌ی سرواژه‌ها و مدخل‌های فرعی و اشعار و عبارات ترکی جغتایی و یا رومی و هر گویش دیگر را با حروف لاتین آوانگاری کردم. سازه‌ی آوانگاری چنین است:

نشانه‌ی واک‌های ترکی

معادل حروف لاتین

نشانه‌ی واک‌های ترکی

معادل حروف لاتین

آ (كشيده)

 - â

ای (کشیده)

Ȋ - î

اَ (فتحه به الف کشیده)

A - a

اۏ (ضمه)

O - o

اَ (فتحه)

Ə - ə

اؤ (ضمه خفیف)

Ö - ö

اِ (کسره بلا اشباع)

E - e

او (اشباع ضمه)

U - u

اې (اشباع کسره)

I ı

اۆ (اشباع ضمه)

Ü - ü

ای (اشباع کسره)

İ - i

او (کشیده)

Û - û

 

نشانه‌ی آواک‌های ترکی

معادل حروف لاتین

نشانه‌ی آواک‌های ترکی

معادل حروف لاتین

ب

B - b

ض

Z - z

پ

P - p

ط

T - t

ت

T - t

ظ

Z - z

ث

S - s

ع

ج

C - c

غ

Ğ - ğ

چ

Ç - ç

ف

F - f

ح

H - h

ق

Q - q

خ

X - x

ک

K - k

د

D - d

گ

G - g

ذ

Z - z

ل

L - l

ر

R - r

م

M - m

ز

Z - z

ن

N - n

ژ

J - j

نگ

/ ngŋ

س

S - s

و

V - v

ش

Ş - ş

هـ

H - h

ص

S - s

ی

Y - y

متن را از ابتدا تا انتها نقطه‌گذاری کردم و قواعد آئین نگارش پذیرفته شده‌مان را بر آن اعمال نمودم.

  1. هر کلمه یا عبارتی را که افزودن آن را ضروری تشخیص دادم، داخل دو چنگ [] قرار دادم. مثال:

اگرچه دو نفر رومي كه اسمشان در تأليفشان مذكور نيست و [نيز]، طالعنام هروي و فراغي و ندرعلي و ميرزا عبدالجليل نصيريكه يكي از لغت‌فهمان اين فن [است]، ...

اما تفاوت در معني اين است كه ساختن اگر از جانب غير باشد، با نون مذكور مي‌گردد. چنانچه شاهد  لامي را، در خسرو شيرين در [قصّه‌ی] «اتمام قصر چين» گويد، ...

  1. لغات و عبارات عربي را اعراب‌گذاری کردم: مثال:

الحَمدُ لِلّهِ الَّذي لا يَستَقصي حَمْدُهُ بِلُغاتِ مُخْتَلِفَهٍ و...

الشَّاهِدُ عَلَی الثَّانِی بِالْمَعْنی الْأوَّل عَلَی طَریقِ الْإیْهام.

مِفْتاح، مِقْلاد، مُخَبَّط و...

  1. شماره صفحات نسخه‌های خطی را داخل دو چنگ [] قرار دادم.

مثلاً: [آ. ر146 الف.] یعنی: رویه‌ی اوّل از صفحه‌ی 146 نسخه‌ی آنکارا. در این نشانه، /الف./ رویه‌ی اوّل، و /ب./ رویه‌ی دوّم را نشان می‌دهد.

  1. معانی متعدّد یک سرواژه را شماره‌گذاری کردم و شماره‌ها را داخل دو چنگ [] قرار دادم.
  2. مثال‌ها را همه‌جا از اوّل سطر آغاز کردم و در آوانویسی با حروف لاتین اوّل مصراع‌ها و اوّل جمله‌ها را با حرف بزرگ شروع کردم.
  3. کسره را در ترکیبات اضافی فارسی با علامت - i نشان دادم. مانند:

سرو گل‌روي sərv-i gülrûy

  1. به جهت سهولت مراجعه و احتراز از تکرار، از اختصارات زیر نیز استفاده کردم:

جدول اختصارات

( )              : [1.] برای هرگونه توضیح. [2.] زبان‌ها. مثل: (به فارسی:)، (به رومی:)، (يعني:(، (به معنی:) و ...

(ع)             : علیه‌السّلام.

...              : برای حذف کلمات و جملات.

/               : نشانه‌ی فارق، برای جدا کردن دو کلمه یا اعداد.

.               : در پایان جملات خبری.

:                : نشانه‌ی توضیح، یعنی.

[]              :  1- برای هرگونه افزایش. 2- شماره گذاری معانی در ذیل هر سرواژه. 3- املای لاتین واژه‌هایی که تنها شکل تلفظ آن‌ها در ذیل سرواژه‌ها آمده است. مثل: اولجه olcə همان   اولجاolca به معنی:«1. كسیب و 2. آن‌قدر» باشد كه در فوق نگارش یافت. و (به كسر جیم عجمی [olçə:])

،               : برای فاصله در میان عبارات.

؛                : برای فاصله در میان عبارات گسترده و نیم‌جمله‌ها.

؟               : نشانه‌ی پرسش.

=               : در معنای: مساوی، برابر.

«»             : نشانه‌ی نقل قول.

+               : (در پاورقی) در معنایِ بعلاوه. توضیح آن که اگر عبارتی در یک نسخه‌ی خطی موجود باشد با

                 این نشانه مشخص می‌شود.

-               : 1. (در پاورقی) در معنایِ منهای؛ توضیح آن که اگر عبارتی در یک نسخه‌ی خطی موجود

                 نباشد با این نشانه مشخص می‌شود. 2. (در متن) نشانه‌ی تشخیص جمله‌ی معترضه.

الف             : (به همراه عدد) رویه‌ی اوّل از هر صفحه‌ی نسخه

ب              : (به همراه عدد) رویه‌ی دوّم از هر صفحه‌ی نسخه

ج.              : جلد.

ر               : رویه

ره              : رَحْمة الله عَلَیه.

ش             : شمسی.

ص             : صفحه.

صص.         : صفحات

هـ .            : هجری

هـ. ق.         : هجری قمری.

م.              : (بعد از سال) میلادی

/ آ./            : نسخه‌ی آنکارا

/ ب. /         : نسخه‌ی بسیم آتالای

/ د./           : نسخه‌ی دانشگاه تهران

/ م./            : نسخه‌ی مجلس

 

نگارنده، فرهنگ گسترده‌ی تشریحی ترکی به فارسی سنگلاخ را در سه جلد انتشار می‌دهم:

در جلد اوّل، بخش مبانی‌اللغه و تمامت حرف الف را تا حرف ت گنجانده‌ام.

در جلد دوّم، بقیه‌ی حروف از حرف ج تا حرف ی، و نیز بخش تذییل را آوردم. تذییل حاوی شرح لغات فارسی و عربی به کار رفته در آثار نوایی است.

در جلد سوّم، شرح احوال امیر علیشیر نوایی و میرزا مهدی‌خان استرآبادی، دستور زبان ترکی جغتایی، معرّفی آثار نوایی، سنگلاخ و مباحث دیگر به همراه نمایه‌های گوناگون و فهرست الفبایی سرواژه‌ها، اشعار و عبارات، معانی لغات دشوار متن کتاب و سهم هر یک از همکاران از جمله سید احسان شکرخدایی، حسن بیک هادی، معصومه غلامنژاد و . . . در آماده‌سازی این کتاب را ذکر کرده‌ام.

کار تصحیح این کتاب عظیم را به طور جدّی از سال 1380 شروع کرده‌ام و اینک خوشحالم تا حدّی توانستم به مجموعه‌ی تلاش‌های خود در این زمینه سر و سامان دهم و شرح این قصّه را هم، در انتهای جلد سوم گنجانده‌ام. عجالتاً از خوانندگان درخواست دارم به هر سهو و اشتباهی برخوردند، و نیز اگر به حل مواردی که قادر به خواندن و تصحیح آن‌ها نبودیم، دست یافتند، فوری به من اطّلاع دهند تا درست‌نامه‌ی آن را نیز در جلد تکمله بگنجانم.[14] من انتشار ثمره‌ی پژوهش خود را فرصتی برای همین کار می‌شناسم.

در انتشار این کتاب عظیم که آن را گسترده‌ترین فرهنگ لغت سده‌های میانه می‌شناسم، این احساس مسؤولیت را داشتم که اگر چیزی در زمینه‌ی گنجواژه‌نگاری گسترده‌ی ترکی از سویی، و اعتبار و ارزش و اهمیّت ترکی‌پژوهی از سوی دیگر داریم به مردم معرّفی کنم و نشان بدهم که هرگاه جریان فکری و اجتماعی ترکی‌پژوهی با مانع مواجه نبوده، به پیشرفت خود ادامه داده است. و یکی از محصولات این جریان همین گنجواژه‌ی عظیم و گسترده‌ی سنگلاخ است.


[1] استرآبادی، میرزا مهدی خان. سنگلاخ، مقدمه، مقابله و تصحیح: دکتر ح. م. صدیق، تبریز، اختر، 1394، ص 28.

[2] همان، ص 1447.

[3] همان، ص 1446.

[4] همان، ص 29.

[5] همان، ص 405.

[6] خویی، حکیم محمّد. خلاصه‌ی عباسی، مقدمه، تصحیح و تحشیه: دکتر حسین محمدزاده صدیق، تبریز: یاران، 1388.

[7] - E. Denison Ross, The Mabani’l-Lughat being a Grammar of the Turki Language in Persian by Mirza Mehdi Khan, Bibliotheca Indica, New series, No. 1225, calcutta, 1910.

[8]- Janos Ekmann "Mirza Mehdis Darstellung der tschagataischen sprache": Analecta Orientalia Memoriae Alexandri csoma de körös Dicata, edendo operi parefuit L. Ligeti, Bibliotheca Orientalis Hungaricav, Budapest 1942-1947, P. 156-222.

[9]- Ross, E. Denison. The Mabani’l-Lughat being a Grammar of the Turki Language in persian by Mirza Mehdi Khan (Bibliotheca İndica, New series, No. 1225) calcutta, 1910.

[10]-Ekmann, Janos. Mirza Mehdi’nin Senglakh Adli çağatayca sözlüğü, VIII, Türk Dil kurultayında Okunan Bildiriler 1957 (Ankara, 1960) s. 37- 40.

[11]- Atalay, Besim. (yay) Mirza mehdi Khan, Senglakh. Lügat-iNevai, TDK, İst, 1950.

[12]-Sir Gerard Clauson. Sanglah, Apersian Guide to the Turkish Language by Muhammad Mmehdi khan, E. J. W. Gibb Memorial series, New series, XX, London, 1960.

[13] - Carl Heinrich Minges. Das Cayatajische in der persisichen Darstellung von Mirza Mehdi khan, Akademie der Wissenschaften undder Literatur (in Mainz). Abhandlungen der Geistes–und sozialwissenschaftlichen klasse, Jahrgana, 1956, Nr.9.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید