آثار و محیط زندگی عاشیق عباس توفارقانلی
یوسف کوکبی[1]
خلاصه:
مکتب عاشقی که طیفی از افکار ترکان اوغوز را تشکیل میدهد بعد از ظهور اسلام به مرحله تازه ای راه یافت. مکتب عاشقی که بنیه صوفیگری را تشکیل میدهد، از نظر خلاقیت و موسیقی عاشقی به ادبیات عرفان تاثیر بیشتری داده است. به عنوان مثال در دوره حکومت صفویان و بعد از عاشق قربانی، داستانهای زیادی را میتوان نام برد. یکی از این داستانها داستان عباس –گولگز و اشعار آن را میتوان معرفی کرد.
داستان عباس – گولگر سینه به سینه و زمان به زمان قلبها را فتح کرده و پادشاهی داستانها را از آن خود کرده است. این داستان متعلق به محیط عاشقی تبریز – توفارقان میباشد. جای ویژهای در میان این محیط برخوردار است . این داستان یکی از ارزنده آثاری است که همیشه در دنیا به عنوان یک منبع ویژه مراجعه میشود.
دوران زندگی
عباس توفارقانلی عصری که میزیست، منطقه مورد مناقشه قرار داشت . او در اواخر قرن 16 میلادی و اوائل قرن 17 میلادی زندگی میکرد. در این قارههای اروپا و آسیا رویاروی یک امتحان بزرگ قرار داشت. در اروپا دانشمندان و روشنفکران در آن زمان میخواستند به افکار انسانها تاثیر داشته باشند. آنان سعی میکردند، حاکمیت هزار ساله واتیکان را به پایان برسانند.
در این دوره دانشمندان آلمان، فرانسه، ایتالیا و سایر کشورهای اروپایی، در حالی که اکتشافات جدیدی که در عالم علم و صنعت ایجاد کردند، آنان در راستای این موفقیت علمی میخواستند زبان مادری و ادبیات کشورشان را در حد اعلا برسانند....
در مورد کشورهای آسیایی به ویژه منطقه ما از این جهت با تحرکات اروپا خیلی فرق می کرد. اروپائیان آثار مدنی – فرهنگی خودشان را با در نظر گرفتن ترقی هر ملت و هر زبان نوعی به یک وحدت ویژه تمام اروپا را تلاش میکردند.
آسیا قاره ای که ما زندگی میکردیم، غرور، خودخواهی، جنگ و قدرت در جای جای منطقه حکم فرما بود.
انسانهای متفکر میخواستند منطقه را از این وضعیت سیاه برهانند، تمامی درها به روی آنان بسته میشد و تنها راه چاره را توسعه دادن افکار عرفانی میدیدند.
در دوره صفویان خانقاه ها رونق بیشتری داشت. شاه اسماعیل ختایی در این خصوص تلاش ارزندهای کرده است در زمان شاه عباس این تفکر به راه خود ادامه داد. انسانهای ساده که از جنگ قدرت حاکمان منطقه خسته شده بودند به شاعران و عاشقها روی آوردند. از این میان این استادان میتوان نام عباس توفارقانلی را به میان کشید.
هم عاشق عباس و سایر شاعران و عاشقهای همسو با آن میخواستند در از میان برداشتن اختلافات و جنگ قدرت صفویان و عثمانیان که همزبان و هم دینان هستند بکاهند. این مسئله برای آنان گران تمام میشد. آنان هر چه داشتند از دست میدادند حتی کسانی که دوستشان میداشتند، جدا می شدند. ماجرای جدا شدن عباس از گولگز یکی از سیاستهای غلط زمامداران آن دوره میباشد.
قابلیت خلق آثار
آثار عباس توفارقانلی را میتوان به دو قسمت تقسیم کرد: یکی ماجرای عاشقی و دیگری اشعاری که خلق کرده است.
داستان
داستان عاشق عباس سینه به سینه با روایات گوناگون تا به امروز ماندگار شده است. در این باب میتوان به داستانهای اصلی – کرم، طاهر – زهره و .... اشاره کرد.
نمونه اصیل داستان عباس – گولگز همان روایت تبریز عموما در همه روایات میتوان نقش صوفی گری و عرفان را در آن دید. عباس توفارقانلی هنگامی که از مادرش جدا میشد اسم مبارک حضرت علی (ع) حتی نام اسب نوکر آن بزرگوار را بطور واضح بیان میدارد:
آغالار آغاسی،آغالار خاصی
آنا مولام منه، بوتا وئریبدی
دولدولون صاحبی، قنبر آغاسی
آنا مولام منه بوتا وئریبدی
حاجتی نیست داستان و اشعار آنرا مورد تحلیل قرار داد اما ماجرای گودال انداختن عباس و رنجیدن او از گولگز را میتوان در همه روایات دید. گولگز جهت اطمینان به زنده بودن عباس سنگ به گودال میاندازد ولی عباس این سنگ اندازی رابه فال نیک نمی بیند:
دومان گل گئت بوداغلاردان
باغلار تزه بار ائیلهسین.
نه گؤزلریم اونو گؤرسون
نه کؤنلوم غبار ائیلهسین
حاشا سئودیجیم حاشا
دئییلنلر گلدی باشا
بیر یاندان اؤزون باس داشا
بیر یاندان ائل جار ائیلهسین.
مقام شاعری
یکی از عوامل به شهرت رسیدن عباس توفارقانلی، همان اشعاری که در همان عصر به بلندترین قلههای ادبیات راه یافت استاد توفارقانلی خالق دیوانی، استادنامه – قوشما – گرایلی و غیره میباشد که در نوع خود بی نظیر است. اما تجنیسهایی که او خلق کرده جای بحث دیگری را میطلبد با نگاه به تجنیس زیر، غنایی زبان و تصاویری که در نوع شعر میتوان دید:
یاری آغ لیباده گؤردوم
یاری آغلی باده گؤردوم
یاری عاغلی باده گؤردوم
گول گز ایندی، گولگز ایندی
در مصرع اول عاشق، معشوق را در لباس سپید میبیند و متاثر میشود ولی در مصرع دوم نگرش استاد عوض میشود و احتمال میدهد، معشوقش عقلش را به باد داده است. و در مصرع سوم میگوید: یار « معشوق را مثل باده زهر است و با مهارت کامل اسم گولگز را میبرد و هم میگوید گل بچین و بگرد:
بیر ایشده عابباس دایاندی
بیر ایشده عابباسدا یاندی
بیر ایشده عابباسدا یاندی
گول گز ایندی، گول گز ایندی
عاشق میگوید: در یک جریان عباس مثل کوه ایستاد و در مصرع دیگر میگوید در جریان دیگر عباس آتش میگیرد و در مصرع سوم میگوید در جریان سوم عباس کنار میرود . گولگز گل بچین و بگرد...
اشعار عباس توفارقانلی در جای جای اقصی نقاط جهان الالخصوص در کشورهای برادر مثل ترکیه و جمهوری آذربایجان یکی از آثاری میباشد که مورد استفاده دانشمندان قرار دارد.
تصادفی نیست، ترانه واحد در نشریه مدنیت چاپ باکو عباس توفارقانلی را پادشاه شعر عاشقی معرفی میکند به نظرم به حق این جمله را یادآور شده است.
خانم ترانه، به نمونههای مختلف داستان اشاره میکند و مینویسد: داستان عباس – گولگز، تماماً 7 نمونه در دست هست ، که هر نمونه در جای خود نکات تمایز و اصیل خود را حفظ میکند.
دومان گل گئت بو داغلاردان
داغلار تزه بار ائلهسین
نه گؤزلریم سنی گؤرسون
نه کؤنلوم غبار ائیلهسین
ما این نمونه خانم ترانه و نمونه قبلی را رو در رو قرار میدهیم و میبینیم کمی فرق دارد و در عین حال طراوت و گیرایی اش را حفظکرده است. منگرذچه در تحقیقات ادبیات عاشقی گامهای کوچکی برداشتهام به عنوان یک حقیر به تمامی محققان و قلم به دستان مراجعه میکنم: « بیایید در این قرنی که از تکنولوژی سوء استفاده میشود ثروت مخصوص خودمان را بیشتر حراست کنیم و حافظ ادبیات غنی عاشقی باشیم...»
در پایان از دست اندرکاران و تمامی عزیزان علی الخصوص رئیس عاشقهای ترکان ایران جناب سلجوق شهبازی تقدیر و تشکر مینمایم. شاد و شادکام باشید.
منابع:
1 – مناطق عاشقی ترکان ایران – دکتر علی قافقازبالی – تبریز – نشر اختر – 1388
2 – ائل بیر اولسا – توفارقانلی عاشیق عابباس – پرویز همت جو محمود آباد – نشر اختر – 1382
3 – آذربایجان عاشیقلاری و ائل شاعیرلری – باکی – علم نشریاتی – 1984 میلادی
4 – یول مجلهسی – تهران – 71-1370 – شماره های 6-7-8-9
5 – آذربایجان خالق داستانلاری باکی – یازیجی 1980
[1] مهندس، حقوق شناس، نویسنده و شاعر