منظومه‌ی «ورقا و گلشاه» اثر رکن الدین مسعود مسیحی با مقدمه‌ی دکتر ح. م. صدیق و به تصحیح محمدعلی نقدی در 304 صفحه به قطع وزیری توسط نشر بیان روشن منتشر شد.

در زیر مقدمه دکتر صدیق بر این اثر را می‌خوانیم:

داستان بزمی در زبان ترکی دوره‌ی کلاسیک که اغلب در قالب مثنوی سروده شده‌اند، از سویی ریشه در اساطیر و متون کهن ترکی نظیر کتاب دده‌ قورقود دارند و از سوی دیگر مجموعه‌ای دلپذیر در ادبیات عاشیقی به شمار می‌روند. داستان‌های قازان بیگ و بورلا خاتون، بامسی بئیرک و بانی چیچک از منظومه‌های گونه‌ی نخست و منظومه‌های اصلی و کرم، عاشیق غریب و شاه صنم، عباس و گولگز و جز آن را می‌توان از نوع داستان‌های بزمی گروه دوم به حساب آورد.

گروه سوم داستان‌های بزمی ترکی عبارت است از همه‌ی داستان‌هایی که عرایس و معاشیق معروف ادبیات اسلامی در آن‌ها یاد شده است، مانند: لیلی و مجنون، ورقا و گلشاه، فرهاد و شیرین، خسرو و شیرین، یوسف و زلیخا، مهر و مشتری، وامق و عذرا، طاهر و زهره و . . .

سرایندگان ترک زبان گذشته از آن که داستان‌های فرهنگ مشترک اسلامی را با دگرگونی‌هایی به نظم درآورده‌اند گاهی تغییرات اساسی نیز در آن‌ها داده‌اند و یا مشابه آن‌ها را ایجاد کرده‌اند. مانند مثنوی جمشید و خورشید از سنان الدین شیخی.

کتاب حاضر در بر دارنده‌ی یکی از داستان‌های بزمی فرهنگ مشترک اسلامی است که از سوی رکن الدین مسیحی شاعر عهد صفویه و هم‌روزگار با صائب تبریزی به زبان ترکی آذربایجانی به نظم در آمده است.

نخستین مثنوی فارسی ورقا و گلشاه از آن شاعری موسوم به عیوقی است که در عهد غزنویان در ایران به نظم درآمده است.

ايرانشناس معروف، مرحوم دكتر احمد آتش با كشف ورقا و گلشاه از عيوقي به زبان فارسي پيرامون منشأ اين مثنوي بحث كرد و ابهامات و تاريكي‌ها را براي تاريخ ادبيات‌نويسان روشن ساخت. ذبيح الله صفا با انتحالي از ثمره‌ي زحمت و تحقيق آن مرحوم، اين مثنوي را در سال 1343 از سوي انتشارات دانشگاه تهران به نام خود بيرون داد. ما براي ارج نهادن به پژوهش‌هاي مرحوم دكتر احمد آتش كه عمري در راه خدمت به ادبيات اسلامي تركي و فارسي صرف كرد، بخش‌هايي از مقاله‌ي عالمانه‌ي او را در اينجا مي‌آوريم:

«پارسال چون در كتابخانه‌ي موزه‌ي سراي طوپقاپو كتابي را كه در دفتر در ستايش سلطان محمود قيد شده بود، مي‌خواندم، ديدم كه اين عنوان از عنوان فصلي كه در سر ورق دوم اين كتاب بود، گرفته شده و خود كتاب يك مثنوي به نام ورقا و گلشاه است كه عيوقي براي سلطان محمود غزنوي نوشته است. اين است مشخصات و مميزات اين نسخه كه يك مثنوي يگانه را از دوره‌ي غزنويان تا امروز حفظ مي‌كند: 70 ورق، ابعادش 8/28 × 6/21 سانتيمتر، ابعاد قسم نوشته 23 × 7/11 سانتيمتر. در هر صفحه 19 سطر موجود است. خطش نسخ دائروي است كه با نسخه‌هاي خطي كه در قرن هفتم هجري (سيزدهم ميلادي) در آناطولي نوشته شده است مشابهت صريح دارد. در لفظ‌هاي فارسي حرف دال كه بعد از يك حركت يا حرف ممدود مي‌آيد ذال نوشته شده است. چند بار بر حف كاف فارسي سه نقطه نگاشته شده، قسم نوشته در ميان دو جدول سرخ است. در نسخه‌ي خطي 71 نقش است و اين نقش‌ها به طوري ترسيم شده است كه اسلوب و طرز نقش‌هاي قبل از دوره‌ي مغولي را به ياد مي‌آورد. از اين نقش‌ها امروز نمونه‌هاي بسيار كم باقي مانده است، مثلا هاله‌هايي را كه بر صورت اشخاص ترسيم شده است مي‌توان مقايسه كرد با چند نمونه كه در اثر E. Khünel به نام Miniaturmalerei im Islamischen Orient (برلين، 1923 ) ديده مي‌شود و از قرن ششم هجري (دوازدهم ميلادي) است. علاوه بايد كرد كه رنگ‌هاي اين نقش‌ها در اكثر جاي‌ها از تأثير رطوبت مطموس است و احيانا نوشته‌هاي صفحه‌ي مقابل را ناخوانا گردانيده است. در نسخه قيد فراغ از استنساخ ديده نمي‌شود ولي از آنچه در حق خط و نقش‌ها گفته شد، يقين حاصل مي‌باشد كه اين نسخه در اواسط قرن هفتم هجري (سيزدهم ميلادي) نوشته شده است. اين مثنوي ورقاو گلشاه عيوقي كه در حق مؤلفش غير از آن اقتباساتي كه در لغت فرس اسدي است، چيزي به دست نتوانستم آورد، از چند حيث براي تاريخ ادبيات ايران، تاريخ ادبيات ترك و عرب اهميت فوق العاده دارد. اولا از روي تاريخ ادبيات ايران معلوم است كه در دوره‌ي غزنويان همچنان كه بسيار شاعر مديحه‌گوي بزرگ آمدند، در طرز مثنوي در موضوع‌هاي داستاني و عشقي و نصيحت چند كتاب تأليف شده بود. از اين مثنوي‌ها غير از شاهنامه‌ي فردوسي هيچ يك به دست ما واصل نشده است. از اين روي ورقا و گلشاه عيوقي يگانه مثنوي است كه از آن دوره تا امروز باقي مانده است. بديهي است كه وامق و عذراي عنصري كه چند بيت متفرق از آن به دست است و دوبار از طرف لامعي و جامعي در قرن پانزدهم و شانزدهم ميلادي به زبان تركي ترجمه شد به شمار داخل نمي‌باشد. وزني كه عيوقي در نظم ورقا و گلشاه به كار برده است، همچنان كه وزن وامق و عذراي عنصري و شاهنامه‌ي فردوسي، بحر متقارب است. اين خصوصيت فقط با آنكه دليل قدمت كتاب است، اثبات مي‌كند كه اين مثنوي يگانه نمونه‌ي يك نوع گمشده‌ي ادبي است. في الحقيقه معلوم است كه پس از دوره‌ي غزنويان مثنوي‌هايي كه موضوعشان عشق باشد به بحر متقارب سروده نشده است. بايد گفت كه اثر عيوقي از حيث اثر ادبي بذاته در تاريخ ادبيات ايراني اهميت دارد. اين شاعر هر چند كه در غزل‌ها آن قدر موفق به نظر نمي‌آيد ولي در طرز نقل قصه و بيان وقايع بدون آنكه بيت‌ها را به حشويات پر كند بسيار ماهر است. خصوصا در وقت تصوير جنگ و گردان و در تشويق و اغراء گردان به جنگ و وصف اوضاع مادي و معنوي ايشان استادي بسزا مي‌نمايد. با اين خصوصيات مي‌توان ورقا و گلشاه عيوقي را يك اثر ادبي موفق شده و قيمت‌دار شمرد. اثر عيوقي از باب تاريخ ادبيات عربي و تركي نيز اهميتي بزرگ دارد. في الحقيقه اين كتاب چند مشكل متعلق به تاريخ قصه‌اي را كه در ادبيات عرب نشأت يافته و از راه ادبيات ايراني به ادبيات صنف عالي تركي در آمده و بالاخره داخل ادبيات عامي تركي گرديده و از راه ديگر به ادبيات قرون وسطايي فرانسوي راه جسته حل مي‌كند . . . »[1]

ظاهراً نخستین سرایش این مثنوی به زبان ترکی آذری از آن یکی از پیروان و علاقه‌مندان آذربایجانی جلال الدین مولوی رومی در تبریز به فرجام رسیده است. نام این سریانده یوسف و لقب او مداح بوده است. از او گذشته از ورقا و گلشاه مثنوی‌یی به فارسی نیز با نام خاموش‌نامه به دست ما رسیده است.[2]

کتاب حاضر در واقع دومین نظم داستان ورقا و گلشاه است که از آن دو نسخه‌ی خطی تا کنون شناسایی شده است. نسخه‌ی نخست را سال‌ها پیش در جمهوری آذربایجان آقای علیار صفرلی به عنوان پایان‌نامه‌ی دکتری خود تحت تحقیق و بررسی قرار داد و در شهر باکو منتشر ساخت.[3]

نسخه‌ی خطی دیگر در کتابخانه‌ی مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران نگهداری می‌شود که از سوی آقای محمدعلی نقدی با تکیه بر متودولوژی تصحیح نسخه‌های خطی برای چاپ آماده شده است. ایشان جوانی است تحصیل کرده و علاقه‌مند به تحقیق در متون کهن که پیش از این کتاب «افقرین نوحه‌لری»[4] شاعر سده‌ی گذشته را تصحیح و چاپ کرده است و نیز «دیوان عرفانی همتی انگورانی»[5] را با تصحیحی دوباره[6] انتشار داده است. وی کتابی نیز با عنوان «شاعران انگوران»[7] دارد که در واقع تذکره‌ای با ارزش به حساب می‌آید. کتاب «فرهنگ مردم انگوران»[8] نیز از آن اوست که در آن مباحثی پیرامون ادبیات شفاهی و فولکلور انگوران آمده است.

این‌جانب ضمن تحسین کار این جوان پژوهشگر، امیدوارم که با کارهای علمی پر توش و توان و با دقت و رعایت ضوابط آکادمیک در تصحیح متون، بتواند تجربه‌هایی ارزشمند بیاندوزد و نسل‌های آینده را مدیون فعالیت‌های عالمانه‌ی خود کند.

دکتر ح. م. صدیق

اسفند 1395

 ورقا و گلشاه اثر رکن الدین مسعود مسیحی به تصحیح محمد علی نقدی


[1] محمدزاده صدیق، حسین. برگزیده‌ی متون نظم ترکی، تبریز، اختر، 1387، صص147- 146.

[2] مرحوم اوزون چارشیلی بدون استناد به منبعی می‌گوید که این مثنوی در سیواس به رشته‌ی نظم کشیده شده است. (رک. ح. اوزون چارشیلی. آنادولو بگلیکلری، آنکارا، 1937، ص 82) اما خود شاعر تأکید بر زندگی و نظم اثر خود در تبریز دارد.

[3] خواجه رکن الدین مسیحی، ورقا و گلشاه، تصحیح از: علیار صفرلی، باکو،

[4] میرزا محمد علی. افقرین نوحه‌لری، گردآوری و تصحیح: محمد علی نقدی، زنجان، قلم مهر، 1394.

[5] همتی انگورانی، مولانا همتی انگورانی: تورکجه دیوانی تهران دانشگاهی‌نین مرکزی کتابخاناسی‌نین الیازماسی اساسیندا، تبریز، اختر، 1395.

[6] این کتاب را بار اول آقای محمدرضا کریمی تصحیح و چاپ کردند: همتی انگورانی، دیوان اشعار ترکی مولانا همتی انگورانی، مقدمه و تصحیح: محمدرضا کرمی، تهران، تکدرخت، 1388.

[7] محمدعلی نقدی، شاعران انگوران، تبریز، اختر، 1395.

[8] محمدعلی نقدی. فرهنگ مردم انگوران، زنجان، دانش زنجان، 1391.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید