نگاهی گذرا به ترجمه دکتر حسین محمدزاده صدیق
از دیوان لغات الترک شیخ محمود کاشغری
حسین محمدخانی گونئیلی
آثار فرهنگی و هنری همهی اقوام و ملل جهان نمونهی بارز هویت ملّی و آئینهی بیآلایش افکار، باورها، توانمندیها، تجربهها و به معنی واقعی کلمه مظهر زندگی اجتماعی آنان در طول تاریخ است. بنابراین هر یک از ملل جهان با ارائه و پیش کشیدن آثار فرهنگی، هنری و تاریخی خویش به شناساندن خود مبادرت ورزیده و به مفاخر گرانسنگ خود میبالند.
ترکان جهان نیز که تاریخی عمیق و چندین هزار ساله دارند و در سرزمینهای پهناور با جمعیتی کثیر و در شرایط اقلیمی متفاوت زیسته، تمدنها، دولتها و امپراتوریهای بزرگی را پدید آوردهاند، در طول حیات پرنشیب و فراز خود، آثار فرهنگی، علمی و هنری بسیاری را بوجود آوردهاند. از کتیبههای سومر در بینالنهرین گرفته تا سنگنوشتههای ترکستان شرقی، آسیای مرکزی و کتیبههای اورخون، ینیسِی و . . . از بناهای تاریخی مدفون شدهی هزاران سال پیش گرفته تا آثار معماری بیشماری که در اقصی نقاط جهان بویژه در اغلب ممالک قارهی آسیا، که آثار موجود در بسیاری از شهرهای کشورمان از جمله تبریز، اصفهان، اردبیل، زنجان، مشهد، ری و . . . هم دلیل بر این مدّعاست. همچنین دهها اثر خطّی بیبدیل به یادگار مانده، که جزء شاهکارهای ادبی جهان محسوب میگردند.
کتاب فولکلوریک دده قورقود، قوتادغوبیلیق، دیوان لغاتالترک نمونههایی از آنها میباشند که با گذشت ده قرن از کتابت آنها، هنوز نه تنها طراوت، زیبایی و کارآیی خود را از دست ندادهاند، بلکه همهی خوانندگان متفکّر و صاحب ذوق خود را به لطایف، ظرایف، مهارت و هنر موجود در خود، حیرت زده کردهاند.
آثاری که در اغلب کشورهای جهان مورد تحقیق و شناسایی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته، ترجمهها، شرحها و تفسیرها بر آنها نوشته شده است. در کشور ما که از زمان روی کار آمدن رضاشاه و اعمال سیاستهای پان آریائیستی و تحقیر اقوام غیرپارس و انکار هوّیت ملّی و جعل تاریخ آنان به بهانهی ایجاد وحدت ملّی (از نوع وحدت ملّی استبدادی، یعنی من حق و حقوق شما را انکار میکنم و شما را تحت هزاران فشار روحی قرار میدهم که به من اعتماد کنید و مرا دوست داشته باشید) این گونه آثار نیز با بیمهری و خشونت روبرو گشته و اجازهی خودنمایی و سوددِهی نیافتهاند.
اکنون که زمان زورمداری و نژادپرستی و خودبرتر انگاری رو به پایان میباشد و نیز دوران بایکوت و بستن چشم و گوش مردم و بیاطلاع نگهداشتن آنان سپری شده و وسایط ارتباط جمعی و رسانههای تنگنظران، کوتهبینان و ملیگرایان مرتجع را آرزو به دل گذاشته است، مردم ما و بویژه دانشمندان و روشنفکران متعهد از فرصت پیش آمده سود جسته، برای شناختن و شناساندان آثار علمی، هنری، فرهنگی و این میراث فناناپذیر معنوی نیاکان خود همت گمارده و مردم محروم از فرهنگ خود و در ورطهی استحالهی فرهنگی را به بازگشت بهخویشتن، یعنی درک و فهم خود و مفاخر ملی خود سوق میدهند.
از آثار یاد شده، کتاب وزین «دده قورقود» این میراث ملّی- معنوی اجدامان یعنی ترکان اوغوز که در سال ۴۴۴ هجری قمری تحریر گردیده و به علت نامعلوم و در زمان نامشخصی به کتابخانهی سلطنتی شهر درِسدن آلمان راه یافته است، از سال ۱۸۱۵ میلادی ابتدا در اروپا و سپس در آسیا و اغلب کشورهای ترکتبار مورد تحقیق قرار گرفته است. دانشمندان، نویسندگان و شعرای بسیاری به ترجمهی آن پرداخته بر اساس آن نمایشنامهها، فیلمنامهها، تآترها نوشته و منظومهها سرودهاند؛ ولی در کشور ما تا سرنگونی نظام دیکتاتوری و شوونیست پهلوی متن اصلی آن به علت ترکی بودن اجازهی ظهور و بروز نیافت. امّا در سالهای پس از انقلاب اسلامی و در سالهای اخیر همراه با نشر متن اصلی و ترجمهها، تحقیقاتی هم بر روی آن صورت گرفته است؛ لیکن آنچه در این مقوله مورد بحث ماست، سخنی کوتاه دربارهی کتاب جهانشمول، جاودانی، علمی و ادبی دیوانلغاتالترک نوشتهی محمود کاشغری است. این اثر گرانبها که در سال ۴۶۶ هجری قمری به زبان ترکی و با ترجمهی عربی آن نوشته شده است، آئینهای روشن و تمامنمایی برای زبان ترکی و امثال و حِکَم، اشعار فولکلوریک و سایر ظرایف ادبی- هنری ترکان عصر خود و پیش از آن است. از این اثر نیز تا سالهای اخیر حتی بعضی از محققین جز نامی نشنیده بودند.
در سال ۱۳۷۵ منتخبی از این اثر منتشر شد و خبر آن بسیاری از محققین و دانشپژوهان را خوشحال کرد ولی این خوشحالی دیری نپایید. زیرا اثر چاپ شده بدون ارائهی تلفظ برای قرائت، بدون ضربالمثلها، اشعار و سایر عبارات دیگر و نیز بدون توضیحات آنها چاپ گردیده بود. در نتیجه عطش موجود به دیوانلغاتالترک در دل مشتاقان همچنان باقی ماند. پر واضح است که تجزیه و تحلیل، ترجمه و توضیح چنین اثر علمی از هر کس ساخته نبود و این کار همتی والا، ارادهای آهنین، عشقی سرشار و تخصصی عمیق میخواست.
خداوند بزرگ را سپاس میگوییم که به استاد خستگیناپذیر و دانشمندمان جناب پروفسور دکتر حسین محمدزاده صدیق توفیق عطا فرمود تا این گرهی کور ناموس ملّی و معنوی مردم ما را با دست توانا و محرم خویش بگشاید.
در اینجا لازم میدانم قبل از پرداختن به کیفیت اثر مورد بحث، با بعضی از خوانندگان که به دلایلی با فعالیتهای علمی جناب استاد کمتر آشنایی دارند، سخن کوتاهی داشته باشم:
نام پروفسور دکترحسین محمدزاده صدیق برای یکایک کسانی که با زبان و ادبیات ترکی سر و کار دارند و نیز در جوامع علمی و ادبی اغلب کشورهای ترکنشین نامی آشنا و شخصیتی محترم است. ایشان نزدیک به نیم قرن است که در مطبوعات سراسری و محلّی مقالات علمی – ادبی خود را به چاپ میرساند. به کنگرههای متعدد بینالمللی داخلی و خارجی دعوت میشوند. مصاحبههای ارزشمند و پرمحتوای ایشان همیشه راهگشای جوانان بوده است و در کنار اینها در زمینههای زبانشناسی، ادبیات، عرفان، فولکلور و شعر آثار بسیاری را به چاپ رساندهاند که به علّت کثرت عناوین، نامشخص بودن تعداد آنها (حتی برای خود استاد نیز احتمالاٌّ تعداد آنها نامعلوم باشد) از پرداختن به آنها درمیگذریم.
ایشان علاوه بر آثاری که خود تألیف کرده و یا سرودهاند، چندین اثر خطّی را نیز کشف، تصحیح، تدوین و منتشر کردهاند که از جملهی آنها دیوان «بایرک قوشچو اوغلو»، «قارا مجموعهی شیخ صفیالدین اردبیلی» و . . . را میتوان نام برد. ایشان که در کنار الفباهای ترکی معاصر از جمله الفبای ترکی برگرفته از عربی، برگرفته از لاتین، بر گرفته از اسلاو، به الفباهای قدیم ترکی مانند اورخون و یئنیسئیی و غیره نیز مسلّط هستند، در معرفی آثار خطی قدیم ترکان قبل از اسلام و کتیبههای آنان در آسیای مرکزی و غیره هم موفقیتهای شایانی داشته و آثاری از جمله «کتاب یادمانهای ترکی» را به جهان علم و تحقیق تقدیم داشتهاند. دهها جلد ترجمهی ایشان که اغلب علوم قرآنی، احادیث و سایر کتب و رسائل دینی است، در کشورهای همجوار و بویژه در جمهوری آذربایجان منتشر شده است. چندین اثر ایشان اکنون در دانشگاهها تدریس میشود و خودشان نیز در کنار کار تدریس رسمی در دانشگاهها از سال ۱۳۶۹ شمسی تدریس غیررسمی زبان و ادبیات ترکی را در چارچوب امکانات امور فوق برنامه دانشگاهها شروع کرده و بدون هیچ گونه چشم داشت مادی و معنوی، از دانشگاهای ارومیه گرفته تا اصفهان، از تهران تا تبریز و زنجان و غیره، دامنهی فعالیت تدریسی خویش را گسترش داده، هزاران جوان دانشجو را با تاریخ و فرهنگ آباء و اجدادی خود آشنا کرده و با اغماض به خطاهای اولیه و با سعهی صدر هر چه تمامتر صدها جوان دختر و پسر را به عرصهی نویسندگی، تحقیق، سرودن شعر و سایر خلاقیتهای هنری رهنمون گشتهاند.به منظور پرهیز از اطالهی سخن دربارهی فعالیتهای علمی استاد به همین مختصر و اشارات کوتاه قناعت کرده و به یکی از کارهای علمی ایشان باز میگردیم.
یکی از کارهای علمی ایشان ترجمهی کتاب نادر دیوان لغاتالترک محمود کاشغری است.
همانطور که قبلاً نیز اشاره شد، برای رفع نیاز جامعهی علمی پژوهشگران و ادب دوستان کشورمان نسبت به این اثر نادر علمی، ایشان با عزمی راسخ و عشقی سرشار به این مهم همّت گماشتند و با استعانت از خداوند و بهره جستن از تجربههای محققین دیگر کشورها، توانستند املای صحیح کتابت مؤلف را با الفبای لاتین نشان دهند، متن عربی ده قرن پیش و نیز امثال، اشعار، ضربالمثلها و سایر عبارات ترکی باستان را به فارسی امروزی ترجمه کنند، و برای هر عبارت توضیحات لازم را بدهند، قرائت صحیح کلماتی را که دارای معنی واحد و املای دوگانه و یا چندگانه بودند و نیز درک مفهوم کلماتی را که دارای املایی واحد و معنی متفاوت بودند با مهارت تمام برای خوانندگان میسر گردانند.
اینجانب که افتخار نظارت فنی بر امور حروفچینی و صفحهآرایی و در کنار آن ویرایش اوّلیهی متن تایپ شده را بر عهده داشتم، ضمن انجام مسئولیت محوّله، بساری از نیازهای علمی خود را مرتفع نموده و به عنوان اوّلین خوانندهی اثر، از خرمن پر برکت آن و زحمات حضرت استاد خوشهها چیدم.
امیدوارم سایر دانشپژوهان و شیفتگان ادب هم از این اثر علمی و اولین کتاب گرامر زبان ترکی به حد کافی بهرهمند گردند. در پایان برای استادم و خوانندگان محترم طول عمر با عزّت و در همه فعالیتهای علمی توفیقات روز افزون آرزومندم.