بررسي ديوان فارسي حكيم ملا محمد فضولي بياتلي به اهتمام استاد دكتر ح. م. صديق
سید احسان شكرخدايي
چندي است كه ديوان فارسي حكيم فضولي به دست استاد فرزانه دكتر حسين محمدزاده صديق آماده نشر شده است؛ ديواني كه ساليان سال به صورت اشعاري پراكنده و مغلوط در اختيار علاقهمندان بود ولي پيش از آنكه به بررسي اين كتاب ارزشمند بپردازيم لازم ميدانم به مطلب ديگري به عنوان مقدمه اشاره كنم. زماني كه اثري از كسي بر جاي ميماند، جداي از ادراك علمي و ادراك دروني او نيست. هر چه كه ادراك او در آن دو بعد، عميقتر باشد اثر او ماندگارتر و تأثيرگذارتر خواهد بود. به همين نسبت زماني كه كسي به تدوين و تشريح كتابي همت ميگمارد، ادراك او نيز بر روي همان اثر، تأثيرگذار خواهد بود. به همين دليل است كه بسياري از كتب توسط اشخاص گوناگوني ترجمه، تدوين يا روايت شده است ولي در آن ميان فعاليت چند نفر در خور توجه بوده و ميتواند كتابشان به عنوان مرجع جهت يك تحقيق علمي مورد استفاده قرار گيرد زيرا ميتوان به كار ايشان از نظر علمي اعتماد كرد. ادراك علمي نيز زماني كه با درك دروني همراه باشد ترجمه يا تدوين را ماندگارتر ميكند در غير اين صورت اغراض و اميال سودجويانه و شهرتطلبانهي تدوينگر يا مترجم ممكن است اثر مؤلف كتاب را نيز تحت الشعاع قرار دهد. به عنوان مثال ميتوان ترجمهي كتابهاي شكسپير، گارسيا ماركز، رابيندرانات تاگور يا جبران خليل جبران را نام برد. از ميان اين مكتوبات، آن ترجمههايي موفق بودهاند كه حال و هواي دروني مترجم به كمك فهم علمي او آمده باشد در غير اين صورت سخنان آن شاعران و انديشمندان صرفاً يك برگردان است كه فاقد حال و هواي روحاني مؤلفين اثر است. در زمينهي تدوين و تعليق نيز كتابهاي فراواني چون اشعار سيد عظيم شيرواني، اشعار سيد ابوالقاسم نباتي، حمزه نگاري، قوتادغوبيليغ، كليله و دمنه، كليات سعدي، كليات نظامي گنجوي، غزليات شمس تبريزي، مقالات شمس تبريزي، نفحات الانس جامي، اسرار التوحيد، رسائل خواجه عبدالله انصاري و . . . وجود دارند ولي آيا همهي آن تدوينها و تعليقات به عنوان يك اثر علمي قابل قبولند؟ تدوين كتاب به صورت علمي، داراي مشقّات فراواني است كه به صبر و پشتكار فراوان نياز دارد. همچنين دشواريهايي كه در تهيهي نسخ خطي، مسائل مادي و معنوي اثر، مشكلات چاپ و نشر و غيره هست نيز به مشكلات كار ميافزايد. در چنين شرايطي تا جايي كه وقت و عمر آدمي اجازه ميدهد براي اينكه بتوان اثري ماندگار خلق كرد مدت زيادي زمان ميبرد به همين دليل كساني كه در كارنامهي علمي خود كتابهايي گرانسنگ را تقديم به جامعهي بشري كردهاند لازم است اكثر اوقات زندگي خود را به كارهاي علمي و پژوهشي اختصاص دهند. چنين حركتي به عشق و اخلاص نياز دارد و كاري نيز كه از روي عشق انجام پذيرد تأثيرگذاري يك اثر ماندگار را دو چندان ميكند.
از زماني كه افتخار شاگردي استاد صديق را داشتهام با شيوهي فعاليتهاي علمي ايشان آشنا شدهام. كتابهايي كه در طي اين مدت توسط ايشان تدوين و تشريح شده است هر كدام بيش از يكسال زمان بردهاند. در طي اين مدت زمان، ايشان حتي در ميان زنگهاي استراحت كلاسهاي دانشگاه، فرصت را از دست نميدادند و به نتبرداري و ادامهي تحقيقاتشان از كتب مرجع كتابخانه مشغول ميشدند. حتي زماني كه پس از اتمام كلاس در داخل اتوبوس يا وسيلهي نقليهي مخصوص اساتيد مينشستند باز ميديديم كه كتابي را بر روي كيفشان گذاشتهاند و در حال غلطگيري و يا تصحيح آن هستند. يك روز در محوطهي دانشگاه استاد را در حال عبور ديدم. ناگهان ايشان كيف خود را بر روي زمين گذاشته و شروع كردند بر روي يك كاغذ چيزي بنويسند. دوباره به راه افتادند ولي مجدداً ايستادند و همان كار را تكرار كردند بعدها متوجه شدم كه ايشان در حال سرودن شعر هستند. به هر صورت به ندرت ايشان را در حال استراحت ديديم. در چنين شرايطي عدم فعاليت و توجه برخي دانشجويان در كلاس، مايهي تشوير بقيه ميشد در نتيجهي كلاسهاي درسي استاد هميشه با رونق و گرمي همراه بود و كمترين غيبت دانشجويي را داشت زيرا كه دانشجويان با دل و جانشان در كلاس ادبيات مايه ميگذاشتند و سعي ميكردند تحقيقات و پروژههاي مربوط به درس ادبيات را با تمام وجود انجام دهند و حتي زماني كه استاد در داخل كتابخانه بود دانشجويان براي كمك به ايشان و انجام تحقيقات خودشان اطراف استاد تجمع ميكردند و اين كار، سكوت كتابخانه را تحت الشعاع قرار ميداد. پس از آشنايي بيشتر متوجه شدم كه استاد حتي در منزل نيز با تمام وجود به تأليف و تدوين كتابهاي گرانسنگ ادبيات غني تركي و فارسي مشغول است.
زماني كه با تني چند از دانشجويان و ارادتمندان، به زيارت استاد ميرفتيم ايشان را در پشت ميز تحرير كوچكي نشسته بر روي زمين ميديديم كه اطرافشان انواع كتابهاي مرجع، فرهنگ لغت، دواوين شعر، پوشههاي مخصوص نتبرداري پراكنده است و اهالي خانوادهي استاد نيز با ارادت و شيفتگي خاصي نسبت به ايشان مراقبت و مساعدت مخصوص به جا ميآورند. اين ارادتِ اهل خانواده را به استاد از منش و شيوهي زندگي متواضعانهي ايشان ديديم. زماني كه در جريان نشر بعضي از كتب، استاد به ما اجازهي همكاري دادند، بيشتر و بيشتر ابعاد شخصيتي و منش زندگي خصوصي استاد بر ما آشكار شد. ديديم كه حرف و عملشان در همهي شرايط و آب و هواهاي گوناگون يكي است. هر اتفاقي هم كه ميافتاد رويهي استاد دچار استحاله نميشد و ايشان را گرفتار لغزش نميكرد. از طرفي دقت نظر بسيار زياد ايشان در زمينهي نسخهخواني، تطبيق نسخههاي گوناگون با يكديگر، ارجاعات علمي، شرح لغات دشوار، افزودن فهرستهاي گوناگون، دستهبندي ادبي اشعار پراكنده، غلطگيري چندين بارهي متن و بسياري از موارد ديگر مايهي شگفتي ما بود. زمانهايي بود كه ما خسته ميشديم و ميخواستيم كار تمام شود اما ايشان مجدداً از نو شروع ميكردند. در انجام يك پژوهش، تحقيق و حركت علمي از چيزي اغماض نميكردند. همهي اين خصوصيات زماني كه در كنار قناعت، سادهزيستي، متانت، اشتياق و نشاط و درويشصفتي ايشان قرار ميگرفت بيش از پيش همهي ما را در انتخاب شيوهي زندگي خود هشيار و بيدار ميكرد. دانشجوياني كه هر چه بيشتر با استاد ارتباط نزديك داشتند، از نظر علمي و معنوي نسبت به قبل رشد يافتهتر به نظر ميرسيدند. اين شكوفايي اخلاقي، علمي و عملي در زندگي افراد را ميشد از مقالهها، شعرها و كتابهايي كه بعد از آشنايي با استاد نوشتهاند متوجه شد. تا پيش از آشنايي، در مورد خيلي از چيزها از جمله خودمان انديشه نكرده بوديم ولي از آن به بعد نگاهي عميق به درون خودمان كرديم تا بر ضعفهاي خود پوششي نگذاريم و اين همنشيني و مجالست با استاد، توانست ضعفهاي اخلاقي و علمي ما را به سوي توانمندي حركت دهد. كسي را ميشناسم كه در اثر آشنايي با استاد، شاعر شد. او كسي بود كه حتي يك بيت از حافظ يا مولوي را نميتوانست بفهمد و جزو كساني بود كه در دبيرستان، اصلاً به درس ادبيات فارسي علاقه نداشت اما زماني كه در دانشگاه وارد و در سر كلاس استاد حاضر شد، شروع كرد به تغيير تا جايي كه بعد از چند ماه، يك روز ديدم مدت زمان طولانييي با استاد صحبت ميكند. هفتهي بعد ديدم كه استاد از او خواست كه بيايد و يكي از شعرهايش را بخواند. من كه او را از گذشته ميشناختم در شگفت ماندم.
بر اين اساس «ديوان حكيم فضولي بياتلي» جداي از منش علمي- عملي تدوينگر اين اثر نيست. اينها يك مجموعه هستند كه نميشود يكي را از ديگري جدا كرد و عملكرد هركدام ميتواند بر روي ديگري تأثير بگذارد.
و اما ديوان فارسي حكيم فضولي كتابي است كه در گذشته توسط خانم «حسيبه مازي اوغلو» پس از چندين سال كار علمي طاقتفرسا و تطبيق نسخههاي هشتگانه توسط دانشگاه آنكارا چاپ شده بود. اين كتاب در ايران به صورت افست چند بار چاپ شده است ليكن اين متن- كه صفحهبندي نامناسب آن موجب حجيم شدن بيمورد كتاب شده است- داراي غلطهاي املايي فراواني است كه دستور زبان فارسي در آن رعايت نشده است و گاهاً همان رسمالخط قديمي موجود در نسخهي خطي را خانم مازي اوغلو عيناً آورده است يا اينكه بعضي از كلمات نياز به بِهگزيني از روي نسخههاي خطي ديگر دارند كه توسط ايشان انجام نشده است ليكن پس از زحمات خانم مازي اوغلو شايسته بود كه نقاط ضعف اين كتاب مرتفع شده و تعليقات و افزودههاي شايستهاي به اين متن اضافه شود. اين كار پس از پيگيري شبانهروزي استاد، صورت پذيرفت. در اين ديوان، استاد علاوه بر رعايت املاي صحيح فارسي، بعضي كلمات نامفهوم را بر اساس آنچه كه از نسخههاي هشتگانه ارائه شده بود بِهگزيني كردند. اين كتاب داراي مقدمهي مبسوطي در شرح زندگي، عقايد و افكار فضولي است. در قسمت اول اين مقدمه، آثار تركي، فارسي و عربي فضولي معرفي شده است. در قسمت دوم نيز ميتوان عناويني از جمله: تحميديه و نعت، عشق كربلا، وحدت وجود، تجلي و ظهور در تعيّنات، نوايي و فضولي و صائب، فضولي و سلمان ساوجي، فضولي و حافظ، سخنوري و استحكام بيان، نمونههاي استعاره، نمونههاي تلميح قرآني را ملاحظه كرد كه هر كدام با شاهد و مثال، فضولي را از جنبههاي گوناگوني مورد بررسي قرار داده است. در اين چاپ كه سعي شده است حجمي متعارف داشته باشد بخشي تحت عنوان «برگردان فارسي تعليقات خانم حسيبه مازي اوغلو» ديده ميشود. در اين فصل مقدمهي مختصر و تركي خانم مازي اغلو به فارسي برگردانده شده است. همچنين تمامي نسخه بدلها و توضيحات خانممازي اوغلو كه در كتاب چاپ آنكارا به صورت پاورقي آمده بود در اين كتاب به صورت يك جا در بخشي جداگانه جهت استفادهي اهل تحقيق ارائه شده است. بخش چهارم و انتهايي كتاب نيز به افزودهها تعلق دارد كه شامل ده نوع فهرست است از جمله: اصطلاحات پزشكي، نام گلها و گياهان، نام پرندگان، اصطلاحات موسيقي، اصطلاحات نجوم، نامهاي اشخاص، نامهاي كتابها و مكانها. از ديگر نقاط قوت اين كتاب وجود كشفالابيات و همچنين وجود اوزان عروضي در ابتداي مطلع اشعار است.
و اما ديوان اشعار شامل 11 بخش است:
■ بخش اول: شامل 48 قصيده است كه بيشتر، مضامين اعتقادي، فلسفي، مذهبي، توصيف طبيعت و اوضاع اجتماعي را شامل ميشود. از آن جمله ميتوان به چند بيت زير اشاره كرد:
باز گلزار، صفاي رخ جانان دارد/ هر طرف زينتي از سنبل و ريحان دارد.
دارد آن لطف كنون باغ كه از ديدن آن/ اين كه دل را نرسد ذوق، چه امكان دارد؟
همچنين انواع اصطلاحات مربوط به طبّ و نجوم را نيز ميتوان در اين اشعار يافت:
ني به تشخيصمرضدر نبض،كسدستم گرفت/ ني كه از قارورهام شد مطّلع بر ماجرا.
■ بخش دوم: شامل قصيدهي 134 بيتييي به نام انيس القلب است كه نظيرهاي است بر قصيدهي معروف خاقاني با مطلع: دل من پير تعليم است و من طفل زباندانش/ دم تسليم سر، عشر و سر زانو دبستانش. قبل از فضولي نيز امير خسرو دهلوي و جامي در اين راستا قصيدهاي سروده بودند.
■ بخش سوم: شامل 410 غزل است كه اكثراً مفاهيم عارفانه- عاشقانه دارد و از حيث انسجام كلام و عمق معنا ابيات ناب فراواني را ميتوان در آن يافت، ابياتي كه گويي لطافت و بلاغت حافظ و سعدي را يك جا در كنار همديگر دارد. از اين نظر غزليات فضولي را ميتوان يكي از آثار ارزشمند در متون فارسي دانست:
اي سراپردهي دل، خلوت سلطان غمت/ پردهي ديده، سراپردهي خاك قدمت.
وعدهاي داد مرا ماه من امشب، اي صبح!/ به خدا گر همه صدق است، نگه دار دمت.
و يا:
مرا اي شمع! ميل گريه شد در هجر يار، امشب/ تو بنشين، گريهي دلسوز را با من گذار امشب.
به ياد شمع رويش خواهم از سر تا قدم سوزم/ برو اي اشك! آب از آتش من دور دار امشب.
■ بخش چهار: شامل 33 قطعه است.
■ بخش پنجم: شامل ساقينامهي 317 بيتي است.
■ بخش ششم: شامل مثنوي 10 بيتي است.
■ بخش هفتم: شامل يك مسبّع 10 بندي است.
■ بخش هشتم: شامل يك مسدّس 13 بندي است.
■ بخش نهم: شامل يك ملمّع 5 بيتي است.
■ بخش دهم: شامل 13 دوبيتي است.
■ بخش يازدهم: شامل 105 رباعي است.